خب ، باید بگم که شکست سختی بود.نمی دونم چرا با این که پیش پا افتاده است و اهمیت چندانی نداره ، این قدر سر خورده شدم!

قضیه از این قراره که توی یه مسابقه ی کتاب خوانی شرکت کرده بودم و فکر می کردم که حتما برنده می شم و اگه اول نشم حداقل آخر می شم.ولی حالا که اسامی برندگان رو اعلام کردن می بینم که من برنده نشدم.یه شکست به شکست هایی که تا حالا خوردم افزوده شد!

خیلی خوشحال بودم که بعد از مدتی می تونم بگم که توی یه مسابقه برنده شدم ولی خب نشد دیگه.نمی دونم چطوری به مامانم بگم!آخه اون توی مدت این هشت روز که مسابقه برقرار بود ، شور و نشاط و اعتماد به نفس من رو که فکر می کردم حتما برنده می شم دیده.همین یه ساعت قبل از اعلام برندگان داشتم با مامانم راجع به مسابقه و این که ممکنه برنده بشم صحبت می کردم.الان یه کم سخته که برم و بگم اسم من جزو اسامی برندگان مسابقه نبود. :|

بی خیال.مهم نیست.یه طوری می گم حالا. :)

ولی سخته! :|


مشخصات

آخرین جستجو ها